تجزیه وتحلیل تأثیر کشاورزی بر امنیت ملی با تأکید بر نقش زیست فناوری در بهبود وضع موجود
- منتشر شده در پنج شنبه, 09 آذر 1396 21:16
نقش کشاورزی در پیشبرد اهداف سند 1404 از دو جهت قابل بررسی است: 1- تأمین غذای کافی و ایجاد اشتغال پایدار ( اثر مستقیم بخش کشاورزی) 2- یک عامل با اثرگذاری بالا بر روی مجموعه چند وجهی امنیت (اثر غیر مستقیم بخش کشاورزی). اهمیت تأمین غذای مورد نیاز کشور در داخل و عدم وابستگی به واردات به خصوص در بخش مواد غذایی استراتژیک به خوبی روشن است. همچنین رونق بخش کشاورزی وایجاد اشتغال سودآور برای روستائیان، علاوه بر بهبود کیفیت زندگی و ممانعت از مهاجرت روستائیان به شهرها، گرایش به سمت مشاغل کاذب و اعمال مجرمانه را به ویژه در استانهای مرزی به شدت کاهش خواهد داد. در واقع موارد فوق مؤلفه های مجموعه بزرگتری به نام امنیت هستند. امنیتی که قابل تجزیه به زیر مجموعه هایی چون امنیت غذایی، اجتماعی، اقتصادی و غیره است. اما زمانی می توان به خروجی مورد نظر صنعت کشاورزی دست یافت که ورودیهای مناسب به آن وارد شده باشد. به عبارت دیگر تداوم وتکامل این صنعت زمانی حاصل میشود که به یک چرخه پویا و خوداتکا تبدیل شود. تکامل این چرخه نیز در بستر مناسب شامل مجموعه سیاست گذاریهای کوتاه مدت و بلند مدت برنامه ریزان این حوزه محقق می شود. به همین منظور سعی شده است در این سند با توجه به آمار و ارقام نهادهای مسئول (خروجی بخش کشاورزی) و در بعضی موارد ذکر مستقیم و بی کم کاست تحلیلهای این سازمانها، وضعیت کنونی کشاورزی ایران بررسی شده و نواقص احتمالی مطالعه شود. منظور از نقص تنها کاهش تولید نیست، بلکه عوامل تأثیرگذار دیگر مانند نحوه استفاده از نهاده ها و قیمت تمام شده ی تولید نیز به عنوان عوامل آسیب زای پایداری این چرخه در نظرگرفته شده است. برای مثال سودآوری گندم به عنوان محصول شاخص واستراتژیک کشور با بیشترین سطح زیر کشت، با فرازها و فرودهای متعددی روبرو بوده است. به عبارتی وجود نوسان شدید سودآوری این محصول در دوسال متوالی مثل 89-88 (400 هزار تومان در هر هکتار) و 90-89 (حدود 50 هزار تومان در هکتار) شرایط تولید را بسیار سخت کرده است. نتیجه این تولید ناپایدار علاوه بر واردات پرنوسان گندم، تضعیف رفاه جامعه روستایی بوده است. لازم به ذکر است که گندم محصولی با بیشترین میزان حمایتهای دولتی است که تا کنون بارها جشن خودکفایی آن گرفته شده است! در مطالعه حاضر سعی شده است با گردآوری آمار وارقام تولید، اشتغال و واردات و صادرات محصولات کشاورزی به صورت یک جا، علاوه بر شناخت گسلهای کشاورزی ایران، ظرفیتهای کم نظیر کشور (شامل تنوع اقلیمی و نیروی انسانی) معرفی شود. ظرفیتهایی که در صورت مدیریت موجب اقتدار بیشتر نظام جمهوری اسلامی شده و در صورت انکار و یا نگاه نادرست میتوانند تبدیل به بحرانهای فراگیری مانند بیکاری، وابستگی غذایی به خارج از کشور، تخریب محیط زیست و غیره شوند.
چشم انداز کشاورزی جمهوری اسلامی ايران در افق 1404 هجری شمسی
"ايران كشوری است توسعه يافته با جايگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه، با هويت اسلامی و انقلابی، الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بين الملل"
استعدادها و ظرفیت های بالقوه ایران چه از نظر جغرافیا و چه از نظر نیروی انسانی غیرقابل انکار است. اما نکته ی کلیدی دستیابی به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه، تبدیل این ظرفیتهای بالقوه به بالفعل است. به عبارت دیگر رشد اقتصادی و علمی ایران در سایه ی مدیریت استعدادهای طبیعی و انسانی درون کشور محقق خواهد شد. در نتیجه، پشتيبانی از كار آفرینی، نوآوری و استعدادهای فنی و پژوهشی را می توان مهمترین هدف این مدیریت برشمرد.
از سوی دیگر نقش آفرینی صنعت کشاورزی در پیشرفت ایران از چندین جنبه قابل بررسی است. مهمترین جنبه ی این بخش یعنی تأمین غذای کافی، سالم و مقرون به صرفه برای تمام اقشار جامعه بر هیچ کس پوشیده نیست. به طوریکه لزوم تأمین غذا در سه قسمت سند چشم انداز 1404 یعنی بند 12، 32 و 38 مورد تأکید قرار گرفته است. واضح است تأمین غذای بومی سالم، کافی و با قیمت مناسب برای عموم اقشار جامعه که در واژه ی امنیت غذایی خلاصه می شود، پیوند بسیار نزدیکی با استقلال کشور دارد. حفظ و افزایش استقلال کشور نیز از اساسی ترین ابزارهای لازم برای پیشبرد اهداف کلان انقلاب اسلامی شمرده میشود. به علاوه ایجاد اشتغال مستقیم و غیرمستقیم در جوامع روستایی و حتی بخشی از جامعه ی شهری نیز از دیگر وجوه آشکار و تأثیر گذار بخش کشاورزیست که در بند 27 مورد اشاره قرار گرفته است. اما غیر از این دو وجه آشکار، کشاورزی به عنوان ستون اصلی شکل گیری تمدنها از دیر باز تا کنون، اثرات پنهان دیگری نیز داشته است. به عبارتی نقص در چرخه ی صنعت کشاورزی نه تنها مسبب وابستگی غذایی به آن سوی مرزها و افزایش بیکاری بوده، بلکه کلید آغاز سلسله پدیده های مخرب دیگری را نیز روشن خواهد کرد. برای مثال کاهش رونق تولید محصولات کشاورزی (کاهش سودآوری در اثر خشکسالی و عدم رعایت الگوی کشت صحیح منطقه آب و هوایی و حمله آفات و بیماریها) و ضعیف شدن جامعه ی روستایی، موجب افزایش سرعت ایجاد فاصله ی طبقاتی بین جوامع روستایی و شهری و همچنین درون جامعه ی شهری می شود. به دنبال آن با مهاجرت روستائیان به شهرها و خروج نیروی کار کشاورزی از این بخش، گرایش به سمت مشاغل کاذب و حتی غیرقانونی افزایش می یابد. در نهایت با کاهش قدرت خرید مردم، دولت مجبور به واردات محصولات غذایی ارزان قیمت (و عمدتاً دارای کیفیت پایین) می شود که این موضوع علاوه بر نابودی بیشتر تولید داخلی، سلامت جامعه را نیز به چالش می کشاند. از سوی دیگر کشاورزان برای بقاء در این رقابت نابرابر، با اقداماتی نظیر برداشت غیر قانونی از آبهای زیرزمینی و سطحی، استفاده بی رویه از کودهای شیمیایی و استعمال سموم غیرمجاز (به دلیل مقاومت آفات و عوامل بیماریزا به سموم مجاز) علاوه بر به مخاطره انداختن سلامتی خود، خانواده و جامعه، محیط زیست را نیز در سراشیبی نابودی قرار می دهند. از طرفی بحرانهای زیست محیطی نظیر خشک شدن منابع آبی، بیابانزایی، فرسودگی خاک وغیره با گذشت زمان سیر قهقرایی این وقایع را سرعت می بخشند. دومینوی شرح داده شده میتواند به علت موقعیت جغرافیایی ایران و شرایط استراتژیک جمهوری اسلامی با وجود کاتالیزورهای فرامرزی سرعت گیرد (بستن مسیر آب رودخانه هیرمند در شرق کشور و یا خشکسالی شدید در عراق و چالش عمده دولتهای نه چندان قدرتمند منطقه با تروریسم که مجالی برای حل این مشکلات باقی نمیگذارد، نمونه هایی از این کاتالیزورهای فرامرزی هستند).
وقایع ذکر شده، تنها ترسیم فاجعه ی حاصل از ناکارآمدی صنعت کشاورزی نیست، بلکه سعی بر تشریح سهم بزرگ کشاورزی در سرنوشت و آینده کشور بوده است. سهمی که با قدمت تاریخی این حوزه دریک جامعه و در نتیجه شدت اثرات مثبت و منفی آن رابطه ی مستقیم خواهد داشت. به گواه بسیاری از کتب تاریخی شکل گیری تمدن کهن ایران بر پایه ی کشاورزی و در کنار رودخانه های بزرگ بوده است. حاصل این گذر زمان بسیار طولانی، گره خوردن محکم کشاورزی با زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم به ویژه در مناطق روستایی بوده است. به عبارتی نوعی از سبک زندگی در این مناطق شکل گرفته که جایگزین کردن آن با نوع دیگری از زندگی، کار بسیار دشواریست و حتی شاید غیر ممکن باشد. از طرفی دیگر مزیتهای بی نظیری مانند در اختیار داشتن یازده اقلیم از سیزده اقلیم شناخته شده ی جهان، برخورداری از 300 روز آفتابی در سال و اختلاف دمای 40 تا 50 درجه بین سردترین و گرمترین نقاط کشور، مجموعه ی ارزشمند و منحصر به فردی از ذخایر ژنتیکی جانوری و گیاهی را به وجود آورده است. تنوعی که در کمتر منطقه ای از جهان به صورت یک جا دیده می شود، به طوریکه هم اکنون بیش از 90 درصد گونه های گیاهی جهان در ایران رشد میکنند که در صورت بهره برداری اصولی و مدیریت درست تبدیل به یک فرصت ویژه ی تجاری در منطقه و جهان خواهد شد. به علاوه جمعیت بزرگی از نیروهای آموزش دیده و دانشگاهی این حوزه نیز از دیگر ظرفیتهای کشور محسوب می شوند. نیروی عمدتاً جوانی که رسالت اول آموزش آنها کمک به گذر کشور از کشاورزی سنتی به کشاورزی مدرن، با صرفه و سازگار با محیط زیست بوده است. در نتیجه به نظر می رسد مهمترین نیاز کشاورزی امروز ایران، یک روش بومی برای مدیریت ظرفیتهای داخلی ایران است، مفهومی که امروزه از آن تحت عنوان اقتصاد مقاومتی یاد می شود.
در مطالعه ارائه شده در فایل زیر تلاش شده است با جمع آوری داده های سطح زیر کشت، تولید و عملکرد محصولات کشاورزی، وضعیت فعلی کشاورزی کشور بررسی شود. همچنین با بررسی قیمت خرید تضمینی و هزینه ی تولید، سودآوری برخی محصولات محاسبه شده است. علاوه بر موارد فوق، اطلاعات آمار شاغلین و ارزش افزوده ی بخش کشاورزی به تفکیک استانها ارائه شده است. با توجه به وابستگی شدید تولیدات کشاورزی به شرایط اقلیمی و همچنین تنوع بالای آب وهوایی مناطق کشور، اطلاعات اقلیمی هر استان از نظر زمینهای قابل کشت و غیرقابل کشت به علاوه ی راندمان آبیاری ذکر شده است. در پایان مقایسه ی سطح زیر کشت، تولیدات، عملکرد و تراز تجاری محصولات مهمی چون گندم، برنج و انواع گوشت در ایران و کشورهای مشابه ایران در منطقه مانند پاکستان، ترکیه، مصر و همچنین استرالیا به عنوان یک کشور پیشرفته با اقلیم خشک و نیمه خشک انجام شده است. همانطور که بیان شد به دلیل ماهیت مطالعه ی مذکور که بر اساس گردآوری آمار است، قسمت عمده ی منابع این تحقیق را سالنامه های وزارت جهاد کشاورزی، گمرک و بانک مرکزی تشکیل داده است. در بعضی موارد مانند بررسی راندمان آبیاری به دلیل تخصصی بودن موضوع، قسمتهایی بدون هیچ تغییر و کم و زیادی از تحلیل نهادهای مربوطه استفاده شده که این قسمتها در داخل [ ] ارائه شده است. در سایر موارد که نقل به مضمون شده، مرجع هر قسمت در متن در انتهای پاراگراف مربوطه درج شده است. در مبحث قیمت نهاده های دام و طیور، به دلیل وجود گزارش کامل انجمن صنفی تولیدکنندگان جوجه، تقریباً کل مطلب به صورت یک جا و بدون دستخوردگی در متن استفاده شده است. لازم به ذکر است که در فصل محصولات زراعی، استفاده گستردهای از گزارش جامع 36 ساله (92-57) محصولات زراعی به عمل آمده است که البته به دلیل اضافه شدن آمار سال 93-92 نمودارهای آن مجدداً رسم شده اند. همچنین اطلاعات و تحلیلهایی که به صورت موضوعی منتشر شده اند (مربوط به نهادهایی مانند مجلس شورای اسلامی) و تحقیقات و مقالات علمی و پژوهشی مرتبط نیز لحاظ گردیده اند. در کنار این منابع از آمارهای مراجع بین المللی مانند فائو (سازمان خواروبار جهانی) نیز در بحث مقایسه با دیگر کشورها بهره برداری لازم صورت گرفته است.
در انتها لازم است از زحمات خانم فاطمه میرزاده در مراحل تحقیق و تدوین این پروژه و هدایت جناب آقای دکتر ملبوبی و سرکار خانم دکتر عابدی کمال تشکر و قدردانی صورت گیرد.
تحقیق، گردآوری و تألیف: زهرا مختارزاده
به سفارش کارگروه کشاورزی ستاد توسعه زیست فناوری
دریافت فایل چشم انداز کشاورزی جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی